اموال حقیقی و ذهن پیچیده ام را
با نگاه رویائی یک انسان ساده عوض کردم
و یک لبخند هم سر گرفتم،
از امروز این تجارت پر سود را ادامه خواهم داد
تنها
نمی دانم آن انسان ساده فهمید که
به اندازه یک لبخند کلاه سرش گذاشته ام یا نه؟
سلام همسايه.چه جالب. همين ديروز پريروز يكي از دوستان كه يادم نيست كي بود راجع به وبلاگ تو يك چيزي گفت كه يادم نمياد. عطش وبلاگ نويسي به خاطر دوري از اينترنت در فضاي پادگان خيلي زود ميخوابد. حالا دارم چند ا پست راجع به سربازي آماده ميكنم.
خب از این به بعد تو شدی یخ انسان ساده، پس مواظب باش کسی سرت کلاه نزاره. وبن بست ها هم راه دارند، کافیه برگردی از همن راهی که اومده بودی، مسوله اینه که می خوای بری یا نه؟
۱۴ نظر:
عجب معامله ای کردی رفیق!
اما امدوارم نگاه رویائی که به دست آوردی دوباره به ذهنی پیچیده بدل نشود!!!!
سبز باشی و همواره پیروز
حالا ذهن پیچیده بهجهنّم، اموالِ بیچاره رو چرا!؟
+ آمد اما در نگاهش آن نوازشها نبود
چشم خوابآلودهاش را مستی رویا نبود...
(گل)
تجارت پر سودي كرديد....! هميشه موفق باشيد:-)
salam.mamnaun az lotfet
خدا رو چه دیدی؟!
شاید اونا سرت کلاه گذاشتن....!
سادگي اش گولت زده لبخندش را گرفتي اما پاکي روحت را دادي
سلام همسايه.چه جالب. همين ديروز پريروز يكي از دوستان كه يادم نيست كي بود راجع به وبلاگ تو يك چيزي گفت كه يادم نمياد. عطش وبلاگ نويسي به خاطر دوري از اينترنت در فضاي پادگان خيلي زود ميخوابد. حالا دارم چند ا پست راجع به سربازي آماده ميكنم.
اعلام حضور ...
فهمیدن خودمون بدتره از فهمیدن اونه ... بیشتر آزار میده !
کلاه زیاد مهم نیست...
که سر تو باشد یا سر او ..!
لبخند هم سودی ندارد این روزها...
توی خیابان ریخته..!
برای اثبات شعور
همان تجارت کافی بود...
كلاه بردار قابلي هستي!
بزودی از همین تجارت هم دست خواهی کشید!
خب از این به بعد تو شدی یخ انسان ساده، پس مواظب باش کسی سرت کلاه نزاره. وبن بست ها هم راه دارند، کافیه برگردی از همن راهی که اومده بودی، مسوله اینه که می خوای بری یا نه؟
ارسال یک نظر