نمیدونم چرا ولی ییهویی موقع خوندن یاد این جکه افتادم: (البته شرمنده!به ترکها برنخوره من همه ترک ها رو دوست دارم!) یه روز یه ترکه میره پرنده فروشی میگه آقا یه طوطی بده! یارو فروشنده میبینه این ترکه به جای طوطی یه جغد به طرف میندازه. بعد از چند روز ترکه داشته از جلو مغازه پرنده فروشی رد میشده یارو فروشنده میبینتش میگه ببینم طرف فهمیده یا نه؟ از ترکه میپرسه: طوطیِ خوبه؟ حرف میزنه؟ ترکه میگه:والا حرف که نمیزنه ولی خیلی خوب دقت میکنه!! شرمنده اگه خیلی تکراری و بی مزه بود!
۱۷ نظر:
عجب طوطی بیمعرفتی... خب شاید تو باهاش صحبت نمیکردی که اون اکثر اوقات ساکت بوده، نمیدونم... شاید از این طوطیهای خاص باشه، شاید یک طوطی عاشق باشه...
مریض شده مادرمرده. ببر نشونِ دکتر دامپزشک بده
اونم مثل منه.... دلش گرفته که صداش در نمیاد
فكر كنم هوس دوستان هندي اش را كرده
عجب !!
خيلي خوشگل بود آفرين
***
طوطیم ، طوطی های قدیم !!!
تخم کبوتر بهش بده !
...
به نظرم بیشتر از اون طوطیه اونی که سکوت یاد گرفته بی نظیره ، وگرنه از این طوطی های تقلبی زیاده !
***
Elham
***
آموختن مرز و سن نداره . از هر کسی و هر چیزی میشه گاهی یاد گرفت ، حتی بر عکس
با درود و سپاس فراوان : شهرام
نمیدونم چرا ولی ییهویی موقع خوندن یاد این جکه افتادم:
(البته شرمنده!به ترکها برنخوره من همه ترک ها رو دوست دارم!)
یه روز یه ترکه میره پرنده فروشی میگه آقا یه طوطی بده!
یارو فروشنده میبینه این ترکه به جای طوطی یه جغد به طرف میندازه.
بعد از چند روز ترکه داشته از جلو مغازه پرنده فروشی رد میشده یارو فروشنده میبینتش میگه ببینم طرف فهمیده یا نه؟
از ترکه میپرسه: طوطیِ خوبه؟ حرف میزنه؟
ترکه میگه:والا حرف که نمیزنه ولی خیلی خوب دقت میکنه!!
شرمنده اگه خیلی تکراری و بی مزه بود!
حیف که قدر این جور طوطی هایی رو هر کسی نمی دونه!
چه كوته نوشتهاي باحالي اينجا داري.
عمو ما غريبه ايم ديگه يه چندتا هم از اينا توي به كسي نگو بذار
خب پس چرا سکوت نمی کنی
راست ميگي ما قبل از حرف زدن احياج به ياد گرفتن سکوت داريم!
درود ... مدتي است آمدن به اينجا سخت شده ...
و اكنون هنگامه سكوت گذشته است ...
یه جغد می گرفتی بهتر نبود؟!
من تازه با اینجا آشنا شدم...
این نوشته ات که معرکه است.
چقدر زيبا بود اين !
ارسال یک نظر