موجود ویران شده ی متوقع بودن هم گونه ی جالبی از بودن باید باشد:دی بدجنسی جمله ی پیشینم را ببخش! فقط خواستم بگویم دیگر ادامه ندارد؛ وقتی ویرانش شده ای شده ای و تمام! :( کاش مخاطب خاص داشت ولی! وقتی مخاطب خاص داشته باشی تکلیفت با خودت و دل لامذهبت مشخص است اما امان! امان از اینکه مخاطبت آنقدر خاص باشد که کس و چیز خاصی نباشد! باشد اما نباشد!اینجا نباشد و همه جا باشد! آن وقت تا نیست و نابود و ویرانت نکند امانت نمی دهد در اظطراب و ناامنی عشقش!
۱۰ نظر:
مخاطب خاص ندارد
یعنی آشختم!!
به خاطر این مخاطب خاص ندارت فقط.
دلم سوخت یه لحظه.بهانه کجایی؟؟
ایا تکیه بر ویرانه عقلانی است.
هر چند عشق عقل نمی شانسد.
در حد انفجارررررررررررر قشنگ بود
ممنون
@ الیاس:
یکی (شماره1) برای یکی دیگه (شماره 2) ویران شده! تکیه کردن (2) به (1) هم از لحاظ عقلی و هم از لحاظ احساسی درست و بجاست!
یاد حرف شریعتی افتادم که میگه: من تو را دوست می دارم و تو دیگری را و دیگری دیگری را!
اینگونه است که همگی تنهائیم!
ببخشید جابجا گفتم ! تکیه کردن (1) (ویران شده) به (2) کاملا عقلانی ست! البته اگر 2 بتونه بار این عشق ویران کننده رو داشته باشه!
اون کامنت اولت رو که دیدم خندم گرفت !!!
خیلی قشنگ بود ، واقعا که خلاقیت فوق العاده ای داری ، این روزا کارات داره خیلی بهتر می شه ( برعکس مینی مال های من !!! :D )
به کوچه های بنبست دشنام ندهید رنج بنبست بودن برای شکنجه یک کوچه کافی است
آفرین لذت بردم
very nice.مخصوصا کوچه بن بست
ناراحت کننده هست.
خط آخرت را دوست داشتم موقع خواندن نخوانم!
موجود ویران شده ی متوقع بودن هم گونه ی جالبی از بودن باید باشد:دی
بدجنسی جمله ی پیشینم را ببخش! فقط خواستم بگویم دیگر ادامه ندارد؛ وقتی ویرانش شده ای شده ای و تمام! :(
کاش مخاطب خاص داشت ولی! وقتی مخاطب خاص داشته باشی تکلیفت با خودت و دل لامذهبت مشخص است اما امان! امان از اینکه مخاطبت آنقدر خاص باشد که کس و چیز خاصی نباشد! باشد اما نباشد!اینجا نباشد و همه جا باشد! آن وقت تا نیست و نابود و ویرانت نکند امانت نمی دهد در اظطراب و ناامنی عشقش!
ارسال یک نظر