۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

سایه وار

عشق‌ مثل سایه است
نه آنقدر دور است که بتوان فراموشش کرد
نه آنقدر نزدیک است که بتوان تصاحبش کرد

۹ نظر:

میچیکو گفت...

آورین آورین!!
هی میدویی دنبالش فقط به هیچی هم نمیرسی!!
ای تف به این زندگی.

رضا گفت...

سایه که از رگ گردن هم به آدم نزدیک تره!!!
ولی نمیشه تصاحبش کرد

م.پارسا گفت...

آره والا

ناشناس گفت...

می تونی گاهی اوقات بی سایه بشی

یک مالیخولیایی گفت...

چقدرم خوبه همین جوری که هست.چقدرم خوب گفنی چه جوریه!

تلخک گفت...

راستش وجه‌شبه ش رو با سایه نمی‌فهمم.
سایه نزدیک باشه می‌شه تصاحبش کرد؟
نمی‌فهمم.‏

زروان ازلی گفت...

@ میچیکو
تجربه داری ها :دی
@ رضا
ار رگ گردن که نزدیک تر نیست
@ پارسا
والا
@ مهندس پنگول جونی
هرجا نور باشه سایه هم هست ولی ممکنه به چشم نیاد از نظر تئوریک همیشه سایه داری
@ مالیخولیائی
مرسی . خیلی وقت بود سری به ما نزده بودی
@ تلخک
وجه شبهش با سایه غیر قابل تصاحب بودن و فراموش نشدنی بودنشه

ماندالایز گفت...

« واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا »
عشق درست مثل همین طنابه چنگ که بزنی بهش عاشقی ، ولش کنی فارغی
مهم نیست نقش ظناب کی ،کِی یا برای چند بار بازی کنه مهم اینه که هر دفعه بچسبی بهش .

زروان ازلی گفت...

@ ماندالایز
تعبیر قشنگی بود موافقم