۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

زنجیر و مرد

زنجیرها از آن روز که به پای یک مرد واقعی افتادند
مدام ناله می کنند

۲۱ نظر:

Saberkhosravi گفت...

]d f'l ?

یک مالیخولیایی گفت...

زنجیر بی صدا نشونه ی یه نامرده پس.

اُغلن گفت...

بعد اون‌وقت جای اسیر و اسیرکننده عوض می‌شه!

تلخک گفت...

بسیار عالی!
جزو بهترین پست هات بود.
ممنون.

Unknown گفت...

مرد واقعی؟
تعبیرش فمنیستی نیست

زروان ازلی گفت...

@ سعید
نفهمیدم مرد واقعی چه ربطی به فمینیسم داره. موقع نوشتن این پست اصلا چنین مفهومی را مد نظر نداشتم . خیلی برام جالب بود که چنین برداشتی کردی

ناشناس گفت...

و در مقابل زنجیرها برای رسیدن به پای نامرد واقعی لحظه شماری میکنند.

بهانه گفت...

و چه گرانبهایند مردانی که به خاطر زنجیرها ناله نمیکنند...

قاصدک گفت...

گرم رو آزادگان در بند
روسپی نامردمان در کار

زیبا بود زروان
واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم خاله

Unknown گفت...

ناله زنجير را كسي ميشنود ؟ ...

ایده گفت...

چه زنجیر سعادتمندی

حفره گفت...

لاشه زنجیر در راه تو ماند نعش خنجر در گلوگاه تو ماند

ماند جای سینه ات بر تیرها تا ابد زخم تو بر شمشیرها

شعري كه در ثناي آزاده اي سروده شده و با اين نوشته تو همخواني فراوان دارد

زروان ازلی گفت...

@ حفره

شعر خیلی قشنگی بود.خیلی از متن من زیبا تر بود. ممنون

سارا گفت...

این پستت خیلی حرف داشت و واقعا زیبا بود

معمار آریایی گفت...

عمو زنجیرباف . بعله
زنجیرتو بافتی ؟ بعله
به پایم انداختی ؟ بعله ...

سجاد گفت...

موجودات ضعیف همیشه ناله میکنند! این نوع زنجیرها هم از نوع همان موجودات ضعیف هستند!

Mohamad Reza گفت...

همه زنجیرا ناله می کنن که !! :(

عين جيم گفت...

عالي بود زروان
وقتي زندانبان شرمنده ميشه
زنجير هم کاري ازش بر نمياد

الياس گفت...

زنجير اگه مرد باشه پاي هيچ مردي رو نمي بنده

نگاه گفت...

زنجيرها هر قدر هم كه قدرتمند باشن بالاخره بر اساس قوانين روزي ميشكنن و اين به قدرت اون مرد بستگي داره كه يا با يك فشار مداوم اون زنجيرها رو به مرز پلاستيك ببره و و يا با ايجاد فشار هاي مداوم و كوچكتر باعث خستگي و شكننده شدن اون زنجيرها بشه

پشت اين پست خيلي حرف ها داشتي كه من ميفهمم

حالا باز دوباره نگي كه مطمئني كه ميفهمي يا نه ها!

دات سا گفت...

آفرین