۱۳۸۸ اسفند ۸, شنبه

خانه حقیقی


در خانه حقیقی من
خورشید 
چراغ کوچکی است که در آسمان می آویزم
زمین 
تیله ای است که با آن بازی می کنم
انسان
موجودی است که می پرستم

۱۶ نظر:

نگاه گفت...

دوست داشتم

ایده گفت...

در خانه حقیقی من
خورشید
چراغ کوچکی است که در آسمان می آویزم
زمین
تیله ای است که با آن بازی می کنم
انسان
موجودی است که دوستش دارم

قاصدک گفت...

همه ی انسان ها خواستنی هستند
ولی هیچکس خیــلی خواستنی نیست

من انسان ها رو نمی پرستم

قاصدک گفت...

البته اگه می گفتی "در خانه ی مجازی من" قبول می کردم!
جدی

زروان ازلی گفت...

@ قاصدک

منم "انسان ها" را نمی پرستم ولی "انسان" را می پرستم.پرستیدن تنها به معنای عبادت نیست و معانی دیگری هم دارد

اُغلن کبیر گفت...

گویا اینجا منظور نوع انسانه! مسلماً انسان برهمه‌ي‌کائنات برتری داره!
کامنت قبلی‌م نمی‌دونم چی شد.

Saberkhosravi گفت...

انسان کلا موجود جالبیه ها !

زروان ازلی گفت...

@ اغلن

آفرین به این تفسیر !من کامنت ها را دست نمی زنم یک بار دیگه هم کامنت یکی از خواننده ها ناپدید شده بود.احتمالا مشکل از بلاگره.

Unknown گفت...

قشنگ بود! نیازی به صحبت اضافی نیست

سجاد گفت...

خوب اگه بتونی این کار رو انجام بدی امکان داره بزرگتر هم بشی!

هیوا گفت...

زین‌آتشِ نهفته که در سینه‌ی من است،
خورشید شعله‌یی‌ست‌که در آسمان گرفت...

عغين جيم گفت...

لپ کلام دنيا دنيا کوچکتر از اونيه که فکرش رو بکنيم
و انسان بزرگتر از اونيه که باز هم فکرش رو بکنيم

سارا گفت...

من هم انسان رو دوست دارم نه انسان ها رو ....

به قول یه شاعری انسانم آرزوست...

حجی گفت...

اتقوا ا...

الياس گفت...

عجب خانه بزرگي است كه خورشيد چراغ و زمين تيله البته چه نامفهوم كه انسان آنچنان بزرگ كه قابل پرستش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یکی گفت...

مواظب باش حضورت بزرگتر از خانه ات نشه
که زندگی تلخ میشه