۱۳۸۸ بهمن ۱, پنجشنبه

تار و پود


تار لطیف روحم را
به پود زمخت دنیا گره زدی
نقش غریبی بر من کشیدی که
کسی را یارای درک آن نیست
مرا بر زمین سرد و خاک آلود انداختی
تا مردمان لگدمالم کنند
برای محو غبارها چوب بارانم کردی
 شکایتی ندارم چون
هنوز مست سرانگشتانت هستم


۱۸ نظر:

مرثا گفت...

تازه قُلنجت شکسته نه؟

قاصدک گفت...

انگشتهایت ...
کاش ...
در لابه لای ...
تار و پود جانم ...
ردی می داشت ...
یادی می کاشت ...

Elham گفت...

***

سرانگشتانت چقدر محو و دورند در نگاهم ...

چه نزدیکی و من چه دور ...




***
Elham
***

هیوا گفت...

با خط هفتم شاشیده شد به‌تمومِ احساس شعر.

میچیکو گفت...

خواندم.
زیبایی قشنگی داشت.
هنوز مست سر انگشتانت هستم.

زروان ازلی گفت...

@ هیوا
تا حدی خودم ( نه تا حد شاشیدن :)) ) قبول دارم .خیلی تلاش کردم تا این یک تکه درست دربیاد . هر جور نوشتمش از این بهتر نشد.برام یک مفهوم سمبلیک داشت می خواستم این غبار روبی باشه تو شعر.اما از این بهتر نشد. دوستان دیگر اگر نظر شما هم موافق نظر هیوا است یا جمله جایگزینی به ذهنتان می رسد بگویید تا کار را بهتر کنم.
ممنون

سجاد گفت...

معرکه...

فرشاد نوروزپور گفت...

خوب بود

هیوا گفت...

بنده همین‌جا حرفم رو پس می‌گیرم چون حوصله‌ی هیچ‌نوع بحث و جار و جنجالِ خفیف و شدید رو ندارم.

سارا گفت...

قشنگ بود
اما قشنگترش این بود که من تازه فهمیدم من و سایه ام همون زروان ازلی هست....

راستش اینجا رو خیلی دوست داشتم همیشه

سارا گفت...

ببین اگه میشه ایمیلت رو بده می خوام یه چیزی بگم .... راستش تویه تناقض عجیبم که باید حل بشه ممنونم

سارا گفت...

مرثی از لطفت ولی حالا میشه بگی پروفایلت رو از کجا پیدا کنم و ببینم

رضا.ب گفت...

آفرین، فشنگ بود...

مریم ربیعی گفت...

سلام .ممنون منو با وبلاگت آشنا کردی

عين جيم گفت...

ادم خوبه حالا که بلد نيست از اين حرفهاي هشنگ هشنگ بنويسه حداقل يک دوست اديب و خوش ذوق داشته باشه
عينهو من که تو رو دارم

الياس گفت...

زيبا بود همچون هميشه مخصوصا ايهام چوب باران. زيرا براي فرونشاندن غبار آب مي پاشند و چه زيبا گفتي چوب بارانم كردي

Unknown گفت...

برای وصال
باید باران بود
از آسمان نزول کرد
گرد و غبار را فرو نشاند
و در آخر جذب تو شد
ای زمین پست :دی
(تعجب نکن من همه ی زندگیم همینجوری بر عکسه :دی)
;)

نگاه گفت...

زروان تو فوق العاده اي

همين

مي خواستم برات ذهنيتم رو بنويسم ولي گفتم بزار توي حس شعر تو باشم ممنون عزيزم عالي بود عالي