۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

قانون


اگر قانون قفس باشد
جرم پرنده نابخشودنی است

۲۲ نظر:

مرثا گفت...

مثل الان که خواستن آزادی یعنی قانون شکنی...

Mandalayz گفت...

" گرچه تن ها شد قفس
اما پریدن دام بود
دام بود اما پریدن بال ها را زنده کرد
در حقیقت نفس ِ این پرواز خود فرجام بود "

مدت ها بود از کارهات به این اندازه لذت نبرده بودم
عالی بود مرسی .

سارا گفت...

همان که بالهایم را بریده ای برای فهمیدن آنکه جرمم نا بخشودنی بوده کافیست دیگر نیازی به ساختن قفس نیست خودت را خسته نکن....

Unknown گفت...

لابد به جرم محاربه!!

Unknown گفت...

اون وقت حکمش میشه: حبس ابد!

هیوا گفت...

پرونده رو بکشون استیناف دیگه کارت نباشه خودم درستش می‌کنم.

Saberkhosravi گفت...

ایشالا جغد هم در غم غربت از تنگی قفس نناله هیچوقت ...

قاصدک گفت...

قاف مثل قفس
قاف مثل قانون

ذهن ِآشفته گفت...

بی‌نظیر بود!

Elham گفت...

***

پرنده ، پرنده است ،

حتی در قفس ...



***
Elham
***

سجاد گفت...

بیلمیرم!
زروان قسمت نظرها دکمش میپره! چن ساعت پیش اومدم نتونستم کامنت بذارم. الانم بزور گذاشتم:-(

یک مالیخولیایی گفت...

پس کاش گیرش نیارن پرندهه رو!

زروان گفت...

@ سجاد

سجاد جان خیلی ممنون از تذکرت.درسته تو ie و opera این مشکل هست ولی تو فایرفاکس و کروم این مشکل نیست.سعی می کنم درستش کنم.من چون خودم از فایرفاکس استفاده می کنم متوجه نشده بودم.بازم ممنون از وقتی که گذاشتی.

نگاه گفت...

زيبا مثل هميشه

عين جيم گفت...

به نظرم اگر جاي قفس و قانون رو عوض ميکردي بهتر بود

زروان ازلی گفت...

@ عین جیم
ممنون از نگاه دقیقت .در شکل اولیه کار همینطوری که شما پیشنهاد دادید بود یعنی "..قفس قانون باشد" بعد جاشون را عوض کردم.واقعا دقیق نمی تونم بگم کدوم بهتره.لطفا دوستان دیگه هم اگر پیشنهادی دارند بدهند و به پیدا کردن شکل بهتر کار کمک کنند

Unknown گفت...

اگر پرواز جرم باشد
قفس ، حکم آن خواهد بود
چرا که «قانونِ قفس» را در زمین می نویسند
نه در آسمان
....
در ضمن به نظر من همان «اگر قانون قفس باشد» صحیح تر است
;)

حجی گفت...

وای کلی حال کردم
دمت مرسی

قانون گریز گفت...

قفس به این بزرگی کاشکی پرنده بودم ...
مهم نبود پریدن ... ولی برنده بودم...

آدما آسمونو می خوان چیکار ؟ ...
کاش می شد سهم پرنده ها باشه ...

میچیکو گفت...

پرواز را به خاطر بسپار...
پرنده مردنی است ...
همین.

یک استکان چای گفت...

سلام
مرسی
بدون شرح...
مشخص و واضحه!
میشه گفت متاسفم...

میشا و بیگاه گفت...

اول به سراغ یهودی‌ها رفتند

من یهودی نبودم، اعتراضی نکردم .

پس از آن به لهستانی‌ها حمله بردند

من لهستانی نبودم و اعتراضی نکردم .

آن‌گاه به لیبرال‌ها فشار آوردند

من لیبرال نبودم، اعتراض نکردم

سپس نوبت به کمونیست‌ها رسید

کمونیست نبودم، بنابراین اعتراضی نکردم .

سرانجام به سراغ من آمدند

هر چه فریاد زدم کسی نمانده بود که اعتراضی کند.

برتولت برشت