۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه

نامه ای از بی نهایت

از من
به تو
----------
تو از منی

۱۵ نظر:

عين جيم گفت...

من اين شعرت رو از طرف خودم به خودت تقديم ميکنم

Unknown گفت...

مثه جمع‌های ستونی دبستان می‌مونه

مرثا گفت...

تو از منی و با منی

افشین سلحشور گفت...

ما که نفهمیدیم . حکما اشکالی داریم.

میچیکو گفت...

نمیدونم چه حکمتیه هر وقت میام اینجا و این مطالب زیبا رو میخونم یاد یه جکی یا یه آهنگی چیزی می افتم!
اندفعه یاد اون جکه افتادم که ترکه با خرش عکس میندازه به مادرش نامه مینویسه میگه :
سلام به ننم بالایی منم!
شرمنده به خدا با این اراجیفم وزانت وبلاگ رو میارم پایین!خیلی شرمنده ام!

آرش گفت...

و من از آتش

قاصدک گفت...

از ؟
کاش با بود !
....

زئوس گفت...

زندگی ما گذر است،حقیقتی است،اما تا همین جاش هم زیادی گذشته

آپ شد

در میان سایه ها

سجاد گفت...

منظورتون اینه که "حسین منی و انا من حیسن"؟!;-)

ناشناس گفت...

عجب من تو منی هست !

ویکتور گفت...

خیلی جالب :) خیلی فلسفیه این! این شعره؟

ایده گفت...

زیبا بود
موجز کامل

سارا گفت...

تو از من نیستی خود منی... پس نامه ام را ننوشته بخوان

حفره گفت...

آنقدر در اين كامنتها از تو و از من و اين كه كي از كيست نوشته شده كه پاك قاطي كردم من از كي هستم ...

SOlitude گفت...

kootah va delneshin bood
khosham oomad
to az mani!
eyval!

manam chand roozi mishe ye blogi baz kardam , behem sar bezani khoshal misham :X > s0litude.blogfa.com